کاربرد مغز در روانشناسی

 بعد از گذشت تقریبا یک قرن از دورانی که نظریه فروید با تاکید بر اینکه ذهن به تنهایی باید مدنظر قرار گیرد علم روان پزشکی را تحت سلطه خود قرار داد جنگ ویتنام ثابت کرد که ساختاری از نوع فیزیکی به نام مغز نیز در روان شناسی جایگاهی برای خود دارد.

بسیاری از سربازان این جنگ در بازگشت با علائم و نشانه هایی از بیماری مواجه شدند که امروزه به عنوان اختلال استرس پس از سانحه شناخته می شود. نمونه هایی از این نشانه ها عبارت اند ازز کابوس و بازگشت ناگهانی خاطرات گذشته یا دوری و اجتناب از هر  چیز که با تجربه جنگ مرتبط است یا بروز رفتار خشونت آمیز یا مراقبت و احتیاط افراطی یا انکار ارتباط داشتن با جنگ. 


اکنون برای ما روشن شده است که دست کم بخشی از این نشانه ها در اثر ترومای شدید عاطفی موجود در فیزیک مغز انسان حادث می شود.

در هر سانحه یا ترومایی که انسان با خطر جانی برای خودش یا نزدیکانش مواجه می شود مغز میزان بیشتری هورمون کورتیزول (هورمون مربوط به اضطراب برای ستیز یا گریز) ترشح می کند. معمولا پس از آنکه فشار روانی برداشته می شود ترشح این هورمون نیز متوقف می گردد. اما چنانچه انسان به صورت پیوسته با ترس و بازگشت خاطرات ترسناک گذشته مواجه شود ترشح هورمون اضافی سبب آسیب رسیدن به هیپوکمپ می شود.

این بخشی از ساختار مغزی حافظه کوتاه مدت است که خاطرات و وقایع برای مدتی در حدود دو هفته در آن به صورتت موقت ضبط می شود تا اینکه به خاطرات دائمی زندگی ما متصل شوند.salamatomehr

ویستا

ورود به کانال تلگرام بزرگرین مرجع روانشناسی ایران 

 

آزمون های تخصصی روانشناسی  

دیدگاه خود را بیان کنید



نظرسنجی